نحوه برقراری ارتباط صحیح در زندگی زناشویی
معمولاً وقتی برای رفتن به شهرهای مختلف سوار هواپیما میشوم، کسی که بغل دستم مینشیند کارم را سوال میکند. وقتی میگویم که مدیریت برنامههای تقویت زندگی زناشویی در دینامیک خانواده را بر عهده دارم، معمولاً سوالاتی درمورد ازدواج از من میپرسند.
در آخر این مکالمه به نقش گفتگو در ازدواح ختم میشود. در این مواقع معمولاً سوال میکنند که به نظرم جنبههای حیاتی یک گفتگوی خوب چیست و درواقع ارتباط و گفتگوی بد چه گفتگویی است. من هم 5 جزء اصلی یک رابطه و گفتگوی خوب را اینطور توصیف میکنم:
گفتگوی خوب در ازدواج توام با احترام است.
طعنه و کنایه، عبارات و حرف های انتقادی و قضاوت کننده و اتهامی جزء گفتگوی عاری از احترام است. میتوان گفت رابطه و گفتگوی خوب رابطه ای است که این بیاحترامی ها را در خود نداشته باشد. این یعنی گفتگوی خوب کیفی است. کافی است به زوجهایی که با هم حرف میزنند توجه کنید. آیا در جواب عبارات و اظهارنظرهای صادقانه، پاسخهایی نیش و کنایهدار میشنوید؟ آیا میشنوید که یکی از طرفین دیگری را بخاطر مدل حرف زدن مسخره میکند؟ آیا میشنوید که یکی از زوج ها انتخابها و تصمیمات دیگری را نقد میکند؟ آیا در جواب افکار صادقانه یک طرف، میبینید که طرف دیگر چشم گرد میکند؟ حالا طریقه حرف زدن خودتان با همسرتان را بررسی کنید. آیا رابطه و گفتگوهای شما محترمانه است یا به هم بیاحترامی میکنید؟
گفتگوی خوب در ازدواج کمّی است.
بیشتر زوجها کمتر از 15 دقیقه در هفته با هم یک گفتگوی جدی و معقول دارند. خانواده هایی که در آن هم مرد و هم زن کار میکنند سعی میکنند فرزندان را تشویق کنند در هر فعالیت تفریحی شرکت کنند و همین باعث میشود آن مشکل دیرتر نمود پیدا کند. مشکل لاینحل نیست اما میتوان از انجام همزمان چند کار فایده برد.
گفتگوی خوب میتواند موقع شرکت در فعالیتهای دیگر هم اتفاق بیفتد. موقع راه رفتن، کار کردن در خانه، تماشای تلویزیون، جلسات خانوادگی یا وقتی کنار هم در ماشین نشسته اید با هم حرف بزنید.
گفتگوی خوب در ازدواح یک ارتباط دوجانبه است.
درست مثل حرف زدن توام با احترام در یک گفتگوی خوب، گوش دادن توام با احترام هم ضروری است. ارتباط بد زمانی شروع میشود که یک زوج عنان گفتگو را در دست میگیرد اما شنونده هم میتواند موجب بد شدن گفتگو شود. فقدان ارتباط بصری، اشارات منفی صورت و زبان بدن ضعیف هم میتواند موجب شود ارتباط خوب صورت نگیرد.
به زوجی که در فرودگاه یا فروشگاه با هم حرف میزنند خوب نگاه کنید. آیا یکی از آنها بر گفتگو تسلط دارد؟ آیا وقتی همسرش سعی میکند چند کلامی برای دفاع از خود یا ابراز نظراتش بگوید، صحبتش را قطع میکند؟ آیا فرد مسلط بر گفتگو حاضر به شنیدن حرف های طرف مقابل خود نیست؟ اگر اینطور است، این گفتگو یک رابطه متقابل نیست و جزء بدترین گفتگوهاست.
گفتگوی خوب در ازدواج بینش بیشتری طلب میکند.
مهم نیست که یک حرف چقدر خوب بیان شود، بیشتر شنونده ها نمیتوانند مفهوم و منظور واقعی و کامل گوینده را دریافت کنند. تنها راه غلبه بر سوء تفاهمات در گفتگوها این است که سوال بپرسید. اما برای داشتن یک گفتگوی خوب این سوالات باید در کمال احترام و محتاطانه پرسیده شود.
پاسخهایی مثل، "این احمقانهترین چیزی است که تا بحال شنیدهام، منظورت این نیست که...؟" به دنبال منظور واقعی گوینده است اما درکمال بی ادبی این کار را میکند. از طرف دیگر، یک عبارت مقدمه قبل از سوال مثل، "ببخشید که نتوانستم متوجه منظورت شوم، میشه کمی بیشتر درمورد منظورت توضیح دهی"، با ادب و احترام کامل به دنبال منظور گوینده است.
گفتگوی خوب در ازدواح صادقانه است.
هر زوجی که میفهمد همسرش درمورد چیزی به او دروغ گفته است، از آن به بعد هر وقت مشکلی پیش میآید نمیداند که همسرش با او صادق است یا نه. متاسفانه دروغگویی اثرات طولانی مدتی در رابطه دارد. صداقت فقط به معنای پرهیز از دروغ نیست. صداقت به این معنا است که از پنهان کردن چیزی که همسرمان حق دانستنش را دارد خودداری کنیم. چرا اینکار را میکنیم؟ معمولاً یا از قضاوت او واهمه داریم و یا میترسیم که احساسات او را جریحهدار کنیم.
در یک گفتگوی خوب در ازدواج جای پنهانکاری و تغییر واقعیات از همدیگر نیست. البته صداقت در گفتگو لزوماً به معنای خشونت نیست. صداقت باید توام با احترام باشد.
http://mosafer.h.loxblog.com
نظرات شما عزیزان: